در حال قيام
از سر صدق و خضوع
ميكند صبح طلوع
چشمهها در فوران
سنگها در هيجان
بيد مجنون در فكر
جويباران در ذكر
مرغ پرسد: كو كو؟
باد گويد: هو هو
بلبل خوش آواز
گفته تكبير نماز
چشم نرگس، بيدار
اطلسيها هشيار
شادمانه لب جو
شاپرك، كرده وضو
غرق شادي و شعف
خاك سجاده، به كف
سيّد سرو، امام
باغ، در حال قيام
محمد رضا سهرابي نژاد
مطالب مرتبط
ارسال نظر برای این مطلب
درباره ما
من مسلمانم قبله ام یک گل سرخ جانمازم چشمه ، مهرم نور . دشت سجاده من . من وضو با تپش پنجره ها می گیرم در نمازم جریان دارد ماه ، جریان دارد طیف . سنگ از پشت نمازم پیداست : همه ذرات نمازم متبلور شده است . من نمازم را وقتی می خوانم که اذانش را باد ، گفته باشد سر گلدسته سرو من نمازم را ، پی (( تکبیرة الاحرام )) علف می خوانم پی (( قد قامت )) موج . سلام من به هر چه وبه هر کــــسی که با سحر تمام جسم و جان او پر از نماز می شود . . .
اطلاعات کاربری
لینک دوستان
آرشیو
پیوندهای روزانه
آمار سایت